به گزارش فردای خبر به نقل از خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان صبح امروز در راستای دیپلماسی فعال منطقهای و بینالمللی، عازم ریاض، پایتخت عربستان سعودی شد. این سفر که پیش از دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان انجام میشود، با هدف رایزنی با مقامات سعودی و اطلاعرسانی درباره جزئیات گفتوگوهای تهران و واشنگتن صورت گرفته است. عراقچی پس از دیدار با مقامات ارشد سعودی، از جمله فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه این کشور، به دوحه پایتخت قطر سفر خواهد کرد تا با شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخستوزیر و وزیر خارجه قطر، دیدار کند. این تحرکات دیپلماتیک نشاندهنده تلاش ایران برای هماهنگی با شرکای منطقهای و تقویت جبهه دیپلماتیک خود پیش از مذاکرات حساس با آمریکا است.
عراقچی پیشتر نیز در آستانه دورهای قبلی مذاکرات با آمریکا، به مسکو و پکن سفر کرده و با مقامات ارشد روسیه و چین مشورت کرده بود. او همچنین تماسهای تلفنی متعددی با همتایان خود از کشورهای مختلف و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، انجام داده تا مواضع ایران را در خصوص برنامه هستهای و مذاکرات با غرب تبیین کند.
این سفرها و گفتوگوها بخشی از استراتژی ایران برای ایجاد اجماع منطقهای و بینالمللی و اطمینان از حمایت شرکای راهبردی در برابر فشارهای احتمالی آمریکا در مذاکرات است. بر همین اساس، عراقچی در ریاض و دوحه، رهبران این کشورها را در جریان آخرین تحولات مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا قرار خواهد داد و بر ضرورت حفظ رویکردی سازنده در گفتوگوها تأکید خواهد کرد.
دور چهارم مذاکرات ایران و آمریکا قرار است روز یکشنبه در مسقط، پایتخت عمان، برگزار شود. استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا، نماینده واشنگتن در این گفتوگوهاست و مذاکرات به صورت غیرمستقیم با میانجیگری عمان پیش خواهد رفت. بر اساس اظهارات مقامات، مذاکرات در مسیر مثبتی پیش میرود، اما ایران همچنان بر مواضع خود، از جمله لغو کامل تحریمها و عدم طرح خواستههای غیرواقعی از سوی آمریکا، تأکید دارد.
عراقچی پیشتر اعلام کرده بود که در صورت ادامه رویکرد سازنده آمریکا، امکان دستیابی به توافقی عادلانه وجود دارد، اما ایران به شدت محتاطانه عمل خواهد کرد. این سفرهای منطقهای و هماهنگی با همسایگان، نشانهای از عزم ایران برای پیشبرد دیپلماسی چندجانبه و تقویت جایگاه خود در مذاکرات بینالمللی است.
با «محمدعلی سبحانی» سفیر پیشین ایران در لبنان، اردن و قطر درباره اهمیت این سفر و دستور کار وزیر خارجه در ریاض و دوحه گفتوگو کردیم:
برقراری یک رابطه عادی بین ایران و آمریکا نیازمند تغییر در رویکردهاست
رویکرد جدید جمهوری اسلامی ایران در جهت همراه ساختن شرکای راهبردی فرامنطقهای و همسایگان به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس از چه تجربهای نشات گرفته و با چه هدفی صورت میگیرد؟
به نظر من، رویکرد کنونی سیاست خارجی ایران چندان جدید نیست و بر دو محور اصلی استوار است؛ نخست، گفتوگوهای غیرمستقیم با آمریکا و دوم، تقویت روابط با کشورهای همسایه که از اولویتهای جدی رئیسجمهور و دولت به شمار میرود. سه دور ابتدایی مذاکرات ایران و آمریکا با دقت و طمأنینه پیش رفت، زیرا تمرکز اصلی بر تعیین روند مذاکراتی، پروتکلهای مورد توافق طرفین و باز کردن موضوعات اصلی گفتوگو بود. اما همانطور که انتظار میرفت، با پیشرفت مذاکرات و ورود به جزئیات، پیچیدگیها و الزامات خاص خود پدیدار شده است.
بهبود روابط ایران و آمریکا میتواند به تأمین امنیت منطقهای کمک کند و به این کشورها اطمینان دهد که خطر درگیری یا تنشهای احتمالی کاهش خواهد یافت.یکی از این الزامات، ضرورت اطلاعرسانی به کشورهایی است که با ایران روابط حسنه دارند یا در حال بهبود روابط با آنها هستیم و قراردادها و تفاهمنامههای متعددی با آنها داریم. این کشورها باید در جریان جزئیات گفتوگوهای ایران و آمریکا قرار بگیرند، زیرا این مذاکرات بهطور مستقیم با منافع و همکاریهای مشترک آنها پیوند دارد و نیازمند هماهنگیهای دقیق است. برای مثال، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، بهویژه عربستان سعودی، بهدقت تحولات این گفتوگوها را دنبال میکنند، زیرا نتایج آن با امنیت منطقهای خلیج فارس ارتباط تنگاتنگی دارد.
بهبود روابط ایران و آمریکا میتواند به تأمین امنیت منطقهای کمک کند و به این کشورها اطمینان دهد که خطر درگیری یا تنشهای احتمالی کاهش خواهد یافت. از اینرو، ایران همزمان با پیشبرد مذاکرات با آمریکا، به توضیح و تشریح مواضع خود برای همسایگان و حتی تعریف همکاریهای مشترک منطقهای پرداخته است. این امر نهتنها بدیهی، بلکه ضروری است. سفر اخیر سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، به کشورهای منطقه و آمادگی برای دور چهارم مذاکرات با آمریکا در عمان، نشاندهنده همین رویکرد سازنده است.
تحلیلگران و مخاطبان داخلی و خارجی که مسئولیت پیگیری این گفتوگوها را بر عهده دارند، باید با درک پیچیدگیهای این روند، تحولات را با دقت رصد کنند. بهعنوان مثال، روابط ایران و آمریکا طی چهار دهه گذشته فراز و نشیبهای بسیاری داشته و از خصومتهای آشکار تا گفتوگوهای محدود و گاه پیشرفتهایی در جهت تنشزدایی را تجربه کرده است. در چنین شرایطی، حتی برقراری یک رابطه عادی بین دو طرف نیازمند تغییر در رویکردها و مذاکراتی پیچیده و دشوار است.
در این میان، مذاکرهکنندگان ایرانی از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند که ریشه در حمایت مقامات مسئول، چهرههای تأثیرگذار و عموم مردم دارد. فضای عمومی جامعه نشاندهنده حمایت از این روند دیپلماتیک است و اگرچه تندروهایی وجود دارند، اما تأثیر آنها در شرایط کنونی ناچیز است. در طرف آمریکایی، اختلافنظرهای داخلی بیشتر است، اما با توجه به حضور دونالد ترامپ، حمایت کنگره و ویژگیهای شخصیتی او، به نظر میرسد بسیاری از اظهارات مطرحشده از سوی آمریکا نیز جنبه مذاکراتی دارد و نباید آنها را بهسرعت بهعنوان مواضع نهایی ارزیابی کرد.
از اینرو، تحلیلگران و مخاطبان باید با صبر و دقت به فراز و نشیبهای این مذاکرات توجه کنند و از شتابزدگی در نتیجهگیری پرهیز کنند. پیشنهاد من این است که در شرایط کنونی، تمرکز اصلی بر اظهارات رسمی تیم مذاکرهکننده ایرانی باشد و از پراکندگی نظرات غیررسمی کاسته شود. تقویت اعتماد به نفس تیم مذاکرهکننده و ایجاد فضایی آرام برای آنها میتواند به دستیابی به دستاوردهای بزرگتر کمک کند. امیدوارم با تداوم این روند، مذاکرات در فضایی مناسبتر به نتایج مطلوب منجر شود.
خواست عربستان منطقهای آرام و عاری از درگیریهای احتمالی بین ایران و آمریکا است
سفر وزیر امور خارجه در آستانه سفر رئیس جمهور ایالات متحده به منطقه و عربستان و همچنین پس از سفر مهم وزیر دفاع عربستان به ایران صورت میگیرد، اهمیت این سفر در مقطع کنونی چیست و در حال حاضر نگاه ریاض به روابطش با تهران چگونه است؟
به باور من، با وجود فراز و نشیبهای تاریخی در روابط ایران و عربستان، که گاه تلخ و گاه شیرین بوده است، بهطور کلی، وجود یک ایران و منطقهای آرام و عاری از درگیریهای احتمالی بین ایران و آمریکا، برای عربستان سعودی و همه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس مطلوبتر است. من معتقدم عربستان این گزینه را بسیار میپسندد، اما این به معنای آن نیست که هیچیک از طرفها از منافع خود به نفع دیگری، بهویژه ایران، چشمپوشی کند. ایران باید بر پایه یک بازی برد-برد، که متناسب با تغییرات نظام بینالملل در جهان امروز است، منافع خود را تعریف و پیگیری کند.
وجود یک ایران و منطقهای آرام و عاری از درگیریهای احتمالی بین ایران و آمریکا، برای عربستان سعودی و همه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس مطلوبتر است.وی افزود: به نظر من، عربستان در جهتگیری خود برای حل مشکلات بین ایران و آمریکا صادق است و دستاوردهای این روند برایش قطعاً بیشتر از زیانهای احتمالی خواهد بود. برخی تحلیلها، چه در داخل و چه در خارج، مطرح میکنند که اگر روابط ایران و آمریکا بهبود یابد، ممکن است جایگاه عربستان سعودی در برخی حوزهها محدود شود. اما باید توجه داشت که آنچه عربستان از این روند به دست میآورد، بسیار بیشتر از چیزی است که ممکن است در این مسیر از دست بدهد.
بنابراین، ارزیابی کلی من این است که عربستان در صورت دستیابی ایران و آمریکا به توافق، همراهی بیشتری با ما خواهد داشت. اما اگر توافقی حاصل نشود، شرایط کاملاً متفاوت خواهد بود و باید در زمان خودش به آن پرداخت. اکنون که با سفر دونالد ترامپ به منطقه و سفر آقای عراقچی به عربستان مواجه هستیم، بعید است که در گفتوگوهای ایران و عربستان هیچ سخنی درباره مذاکرات ایران و آمریکا مطرح نشود. قطعاً ما توصیههایی برای عربستان داریم و عربستان نیز دیدگاههایی خواهد داشت که با ما در میان خواهد گذاشت. این مشورتها به نظر من نهتنها بهجا، بلکه بسیار ضروری است.
توصیه مرتبط با نام خلیج فارس از سوی لابی صهیونیست مطرح شده است
با توجه به این تحلیل که نه عربستان و نه سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس در مقطع کنونی از شکل گیری تنش جدید در منطقه استقبال نمیکنند، رویکرد این کشورها به تصمیم احتمالی رئیس جمهور ایالات متحده برای به رسمیت شناختن نامی مجعول به جای خلیج فارس چیست و آیا مساله به رسمیت شناختن این نام از سوی آمریکا از این درجه از اهمیت برای این کشورها برخوردار است که درگیری جدیدی را با ایران تجربه کنند؟
این موضوع از سوی کشورهای عربی مطرح نشده است. هر روز صبح، توصیههایی روی میز رئیسجمهور آمریکا قرار میگیرد و صهیونیستها، یعنی اسرائیلیها، به هر حال لابی بسیار قدرتمندی در آمریکا دارند. به نظر من، سندی که منجر به ایجاد این شعار و شبهه شده، از سوی لابی صهیونیستی روی میز آقای ترامپ قرار گرفته است. به اعتقاد من، آقای ترامپ نیز متوجه این شیطنت اسرائیلیها شده است، زیرا آنها به هیچوجه خواستار موفقیت گفتوگوهای ایران و آمریکا نیستند. تصورشان این است که اگر چنین توافقی حاصل شود، دست آنها خالی میماند و دروغهایی که به روسای جمهور آمریکا گفتهاند، بیاثر خواهد شد و نفوذشان کاهش مییابد.
بنابراین، به نظر من، این موضوع در گفتوگوها اولاً نمیتواند اهمیتی داشته باشد و ثانیاً، شاهد واکنشهای گستردهای به آن بودهایم. گمان نمیکنم آقای ترامپ چنین بحثی را مطرح کند یا اگر بخواهد به شکلی از آن برای برهم زدن تمرکز طرف ایرانی در مذاکرات استفاده کند، اشتباه بزرگی مرتکب شده است. خلیج فارس، خلیج فارس بوده، هست و خواهد ماند و هیچکس نمیتواند این نام تاریخی را از آن حذف کند. بهویژه، آمریکاییها نیز، با هر ذهنیتی که دارند، با نام خلیج فارس همراه خواهند بود.