سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۱
عباس کیارستمی؛ شاعر دموکراتیک
عباس کیارستمی؛ شاعر دموکراتیک

کیارستمی در شعرهایش با مخاطب رابطه دموکراتیک برقرار می‌کند. یک لحظه را از میان خروارها لحظه از طبیعت انتخاب و فریز می‌کند و باقی را به مخاطب واگذار می‌کند.

به گزارش فردای خبر،شعر همواره و همیشه در کنار ایرانیان بوده است؛ از زمانی که چشم بر این جهان می‌گشاییم تا زمانی که چشم از آن می‌بندیم. از گهواره تا گور، از لالایی‌های مادرانه تا شعرهایی که در فراق یاران بر سنگ گور نقش می‌بندد. در سفر و در حضر، در شادی و غم ... این شعر است که همواره کنار ماست و چنان با زندگی ما عجین شده که گاه آن را نمی‌بینیم. عباس کیارستمی درباره چرایی این پیوند محکم بین ایرانیان و شعر تعبیر جالبی دارد. او می‌گوید ایران هم سرزمین تولید شعر است و هم سرزمین مخاطب شعر؛ این دو از یک چیز می‌آیند، شعر و درد همواره با هم آمیخته شده‌اند. 

کیارستمی که امروز 9 سال از خاموشی او می‌گذرد، معروف‌ترین کارگردان ایرانی در عرصه جهانی است. آثار سینمایی او مانند «طعم گیلاس» و «خانه دوست کجاست» بارها و بارها مورد توجه منتقدان و فیلم‌سازان قرار گرفته است. او در کنار کارگردانی و فیلم‌سازی، نقاش، شاعر و عکاس هم بود. با این حال به نظر می‌رسد که تمامی این جوانب شخصیتی زیر سایه فیلم‌سازی او قرار گرفته است. 

با توجه به این موضوع، حمیدرضا شکارسری در کتاب جدیدش که با عنوان «شاعری در پرانتز» از سوی انتشارات هزاره ققنوس به چاپ رسیده است،  تلاش دارد به بررسی و معرفی اشعار و شخصیت شاعرانه کیارستمی بپردازد. شکارسری که تاکنون از او آثار متعددی در حوزه نقد ادبی منتشر شده و از چهره‌های شناخته شده در این حوزه به شمار می‌آید، در کتاب حاضر سعی می‌کند مشخص کند که آیا می‌توان کیارستمی را تنها از زاویه شاعری دید؟ یا شعر او تنها یک «پرانتز» در مجموعه آثار سینمایی و تصویری اوست؟ این کتاب در واقع یک تأمل جدی درباره موقعیت شعر در فرهنگ عامه، قدرت اسم هنرمندان معروف، و نحوه تعامل با شعر کوتاه و هایکو در ایران است. شکارسری نه تنها نقد محتوایی از شعر کیارستمی دارد، بلکه به نوع تبلیغ و انتشار این آثار هم می‌پردازد و نسبت به تجاری شدن شعر هشدار می‌دهد.

شکارسری در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم، در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان رابطه‌ای میان شعرها و آثار سینمایی کیارستمی یافت و اساساً ذهن شاعرانه او چه تأثیری بر فیلم‌های او گذاشته است، گفت: این‌ها با هم در تعامل است. شخصیت شاعرانه کیارستمی از شخصیت سینمایی او خیلی جدا نیست. طبیعی است که هنرمند خود و زیست خود را در آثارش بروز دهد. ریشه‌ها و اضلاع مشترکی می‌توان بین فیلم‌ها، عکس‌ها، شعرها و گزینش‌های کیارستمی از شعر یافت.  

او ادامه داد: یکی از ویژگی‌های شعر کیارستمی، «دیدن» است. دیدن به مفهومی که نیما از آن صحبت می‌کند. نیما می‌گوید شاعر باید جهان را ببیند و در آن غرق شود(استغراق) و بعد در آن حل شود. خودش را در واقع بخشی از اُبژه‌ای ببیند که در شعر تصویر می‌کند. کیارستمی در همین مسیر دیدن در شعرش حرکت می‌کند، او به تصویر و فریز کردن یک لحظه در کار بسنده می‌کند. 

به گفته شکارسری؛ بخش اعظمی از شعرهای کیارستمی، شعرهای کوتاه است. از این تعداد، بهترین اشعار به هایکوها اختصاص دارد که در آنها، «دیدن» و «استغراق» به خوبی قابل مشاهده است. 

کیارستمی علاوه بر انتشار سروده‌هایش در مجموعه‌هایی مانند «باد و برگ» و «گرگی در کمین»، دست به انتخاب و گزینش آثار کلاسیک نیز کرده است که از این مجموعه می‌توان به «حافظ به روایت کیارستمی» و «سعدی از دست خویشتن فریاد» اشاره کرد. نوع نگاه کیارستمی به شعر بزرگان شعر نیز جالب و نشان‌دهنده انتخاب او از روی انس با این آثار بوده است. شکارسری در ادامه در پاسخ به این پرسش که این انس با آثار کلاسیک ادب فارسی چه تأثیری بر شعرهای او گذاشته است، گفت: اساساً سنت آنجایی به درد شاعران می‌خورد که آن را بشناسد و از آن فراتر رود. اگر شاعر سنت را بشناسد و در آن اقامت کند، کار بزرگی انجام نداده و تقلید را به نمایش گذاشته است. کیارستمی مانند برخی از شاعران مدرن، سنت را می‌شناسد و نوع نگاه سنتی به جهان را می‌شناسد و چون شناخت از سنت دارند، داوری و برداشت آنها از سنت مثمرثمرتر خواهد بود. در واقع این دسته از شاعران می‌دانند که از چه فاصله می‌گیرند. 

او با بیان اینکه «برخی از شاعران که سنت را نمی‌شناسند، خلاقیت شاعران کهن را نوآوری خود فرض می‌کنند»، ادامه داد: در حالی که کسی که سنت را بشناسد، می‌داند که از چه دارد فاصله می‌گیرد. از این منظر، کیارستمی نزدیکی‌هایی به سبک خراسانی نشان می‌دهد. ما در دوره سبک عراقی، با یک نمادگرایی و سمبولیسم عارفانه روبرو هستیم، در سبک هندی نیز وفور ترکیب‌سازی، اسلوب معادله و ... را می‌بینیم اما در سبک خراسانی رابطه شاعر با طبیعت و ... بی‌واسطه است. تصویرسازی‌ها در سبک خراسانی چندان صور خیال ندارد اما از احساس سرشار است.

به گفته نویسنده «شاعری در پرانتز»؛ همین اتفاق، در بسیاری از شعرهای هایکو کیارستمی رخ می‌دهد. او با طبیعت رابطه بی‌واسطه‌ای دارد، یک لحظه را از میان خروارها لحظه در طبیعت انتخاب می‌کند و در چند سطر، این لحظه را انجماد می‌کند؛ گویی شاعر اینطور در نظر دارد که یک لحظه را دیده‌ام و آن را برای اندیشیدن مخاطب کافی دانسته‌ام، باقی کار با مخاطب است که باید از همین سطرهای کم، خوانش خود را داشته باشد و ادامه دهد. از این منظر، کیارستمی با مخاطب رابطه دموکراتیک برقرار می‌کند. به همین خاطر، معتقدم ردپای سبک شعر خراسانی در شعرهای جناب کیارستمی می‌توان یافت که این موضوع را می‌توان در نوع نگاه شاعرانه و هویت شعر او یافت.

شکارسری در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان با این نگاه گفت که او متأثر از آثار منثوری مانند تاریخی بیهقی است، گفت: اگر مقصودمان نوع تصویرسازی، انتخاب یک لحظه و ارائه و فریز کردن آن باشد، بله. مثلاً به این دو سروده از او نگاه کنید:

علف‌های نورسته 
به جا نمی‌آورند
درختان کهن را!

و یا:

آب‌تنی قرص ماه 
در برکه‌ای
دور از چشم

شاعر در این دو سروده به یک لحظه بسنده می‌کند. شاعر ضرورت را شناخته و در همان لحظه، متوقف می‌شود و باقی را به مخاطب واگذار می‌کند.

بخش دیگر صحبت‌های شکارسری درباره شعرهای کیارستمی به اقبال عمومی به شعر او و انتخاب قالب‌ هایکو برای پسند مخاطب عام اختصاص داشت. او در پاسخ به این پرسش که چقدر این توجه به مخاطب، بر تنزل شعر او تأثیرگذار بوده است، گفت: در اقبال یا عدم اقبال شاعران معاصر در میان مردم، تنها متن تأثیرگذار نیست. فرامتن هم مهم است. شخصاً معتقدم اگر فرامتن فروغ، خودش و زندگی‌اش، اینقدر پررنگ نبود، شعرهای او تا این اندازه دیده و بررسی نمی‌شد. اما در مورد کیارستمی باید گفت که او به عنوان شاعر حرفه‌ای مطرح نیست؛ به طوری که گاه دیده‌ام برخی از افرادی که مخاطب شعر هستند نیز شعرهای او را نخوانده‌اند. وقتی کتاب را نوشتم و برای تعدادی از دوستان فرستادم، با تعجب از من می‌پرسیدند که تو چه کردی؟ شعرهای کیارستمی را بررسی کردی؟! آنها مخاطب جدی شعر بودند، اما اصلاً نمی‌دانستند که کیارستمی شاعر هم هست. 

به گفته این منتقد ادبی؛ شخصیت شاعری کیارستمی تحت‌الشعاع شخصیت سینماگر او قرار گرفته و به همین خاطر او اصلاً زمینه شهرت در شعر را نداشته است. الآن طوری شده که وقتی فضای مجازی را باز می‌کنید، می‌بینید که چند شاعر به دلایل مختلف همیشه جلوی چشم هستند. اما درباره کیارستمی داستان متفاوت است. یکی از دلایل نگارش کتاب «شاعری در پرانتز» همین مسئله است که مخاطب او را به عنوان شاعر نمی‌شناسد. 

او ادامه داد: یک خطری هم در این میان وجود دارد که در کتاب نیز به آن اشاره شده است. اینکه به خاطر کاریزمای شخصیت سینمایی کیارستمی، شعرهای او بیش از آنچه هست، پررنگ شود. مثلاً ما سلبریتی‌هایی داریم که در فاصله بازی در دو فیلم، می‌گویند یک کتاب هم منتشر کنیم. شعرها و نثرهای ادبی خودشان را در قالب یک کتاب منتشر می‌کنند و اتفاقاً شاعر معروفی هم می‌شوند. 

شکارسری با بیان اینکه این خطر وجود دارد که کیارستمی به دلیل شخصیت سینمایی که دارد، هرچه می‌نویسد به عنوان شعر شاخص روزگار مطرح شود، یادآور شد: بخش اعظم کتاب «شاعری در پرانتز» به نمایش کمی‌ها و کاستی‌ها و ایراداتی اختصاص دارد که در شعرهای او وجود دارد. تلاش کردم در این اثر، نگاه متعادل و همه‌جانبه‌نگر به شعرهای او داشته باشم و عدالت را در نگاه به شعرهای او چه در هایکوها، چه در دیگر سروده‌ها و چه در جملات قصار- که اصلاً شعر نیست اما تا دلتان بخواهد در میان شعرهای کیارستمی دیده می‌شود- رعایت کنم.

او در پایان تأکید کرد: مرحوم کیارستمی از جمله شخصیت‌های جهانی ماست. افتخاری است برای ما که اگر نام ایران در جهان مطرح می‌شود، با یادآوری شخصیت‌های فرهنگی و هنری ما مانند زنده‌یاد کیارستمی باشد. از این جهت ما به افرادی مانند کیارستمی مدیون هستیم.  

اشتراک گذاری:

تبلیغات شما با ما


0996-6264416